پرده ی دهم...

ساخت وبلاگ
آرام آرام در پشت خیمه ها قدم بر می دارد
خم می شود و خارها را جمع می کند
سکوت در دشت حاکم شده
طفلان تشنه خوابند
ام المصائب خودش را می رساند
-چه می کنی برادر جان؟
+زینبم این خارها فردا پای طفلان را مجروح می کنند جمعشان می کنم تا شدت جراحت کم بشود
زینبم فردا خیمه ها در آتش می سوزند و شما بی پناه به هر سو گریزانید
زینبم فردا نعل تازه ستوران مهمان بدن های ماست
زینبم فردا راس ها بر سر نیزه ها منزل به منزل در سفرند
ام‌المصائب از حال می رود
برخیز خواهرم که رسول خدا و پدر و‌مادر در انتظارم هستند
زینب چشمانش را می بندد
اشک هایش بی وقفه سرازیرند
برخیز خواهر که فردا تو‌ تنها تکیه گاه اهل حرمی
زینب به لب های برادر خیره می شود
ته دلش دعا می کند که کاش فردا نشود
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع 
دانلود مداحی عجب عطر سیبی وزیده که هر سو نشان حسین است.....
ما را در سایت دانلود مداحی عجب عطر سیبی وزیده که هر سو نشان حسین است.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7tavafeyar0 بازدید : 155 تاريخ : شنبه 29 مهر 1396 ساعت: 15:38